نوشتار حاضر نقدی است بر مقالة "عقل خودبنیاد دینی" اثر استاد محمدرضا حکیمی. استاد در این مقاله درپی ترویج یک مکتب فکری کامل و جامع است تا آن را جایگزین همة مکاتب فلسفی و عرفانی در قلمرو اندیشة اسلامی سازد. نگانرده در شش عنوان ـ جدایی فلسفه، عرفان و دین، برتری و اصالت شناخت دینی، استناد شناخت دینی به قرآن و حدیث، ردّ هرگونه تأویل و پرهیز از فهم عقلی یا عرفانی دین ـ آراء استاد را مورد نقد و بررسی قرار داده، با دلایل عقلی و نقلی و مستندات تاریخی، نظرات ایشان را رد کرده است و با طرح سؤالاتی، اهمیتِ پرداختن به فلسفه و بحثهای فلسفی را دوچندان ساخته است.