اجتهادهای حضرت رسولr از جمله مواردی است که قبول و رد آن را میتوان در ایجاد تفاوتهای کلامی و فقهی و در نتیجه سیاسی برخی فرقههای موجود در میان مسلمانان دخیل دانست.
تلاش مؤلف در این مقاله، اضافه کردن جواب دیگری به پاسخهای فراوان داده شده به این پرسش نیست که موضع شیعه در رابطه با این موضوع کاملا روشن و مستدل است؛ بلکه در بررسی این مسئله، رویکردی تحلیلی دنبال میشود و سعی شده است تا ریشههای اقوال مختلفِ اهل سنّت و حدود و ثغور ادعاهای آنها واکاوی گشته، تا از رهگذر مرتبط دانستن موضع گیری های اهل سنّت با این مبانی و ریشههای غیرمنطقی از طرفی و وجود شواهدی بر دخیل بودن برخی انگیزه های سیاسی[1] در اثبات اجتهاد پیامبر از طرف دیگر، موهون بودن استدلالهای طرفداران اجتهاد پیامبر- به دلایلی همچون پیمودن روشهای غیرمنطقی در اثبات مدعا و ابتنای دلایل اثبات بر مبانی غیرصحیح – اثبات گردد.
[1] . رک: شهرستانی، سید علی؛ منع تدوین الحدیث؛ ص85 به بعد.